• 1403/07/30 - 22:18
  • 84
  • زمان مطالعه : 2 دقیقه

سه شنبه ها دلم خدایی تر است...

سه شنبه ها دلم خدایی تر است...
یک:
زمستان بود و روز  سه شنبه، با بچه ها برای پیاده روی رفتیم بلوار پیامبر اعظم، دو روز از نیمه شعبان گذشته و موکبها جمع شده بودند. در آن سوز سرما و برف کنار جاده باور نمیکردم هنوز هم کسانی هستند که فقط یک میز گذاشته اند و بدون هیچ جان پناهی برای حفاظت از سرما، چای، شلغم یا سیب زمینی میدهند. خانمی هم بادکنک طولی با پمپ دستی باد می‌کرد و به بچه ها میداد. مگر چند تا بچه در آن سوز می آمدند که یک نفر از ساعت ۳ تا ۶  ایستاده و با عشق بادکنک باد می‌کند؟ 
کتابی می خواندم به نام عباس دست طلا که خاطرات حاج عباسعلی باقری مکانیک ماشینهای سنگین در دوران جنگ بود. میگفت من اول جنگ با بسیج مسجدمان شرط گذاشتم که فقط دو هفته می آیم ولی بعد که رفتم دلبسته و پاگیر شدم و تا آخر جنگ مرتبا برای تعمیرات ماشین‌ها میرفتم و با خودم تجهیزات و ابزار و تعمیرکار هم می بردم. 
به نظرم این آدمها هم عاشق شده اند و گرنه کارشان با عقل و منطق جور در نمی آید. از خودت پول بگذاری و توی سوز و سرما سه ساعت سرپا بایستی تا شاید بچه ای رد شود و با یک بادکنک خوشحال شود! 
 
دو:
سه شنبه ها برای من روز تفریح و پیاده روی است. نوبت عمل هایم را برای صبح سه شنبه ها می گذارم و بعد از آن ساعت ۳ بعد از ظهر با بچه هایم می روم پیاده روی در طریق المهدی، بلوار پیامبر اعظم از عمود ۱۵ تا ۱۱۵. 
معمولا از روز دوشنبه سعی می کنم چیزی برای نذری درست کنم. این دوشنبه قصد کردم اسنک بپزم. گوشت، عدس و لوبیا پخته را همراه بادام زمینی، پیاز و سیر آسیاب و مواد را آماده کردم. سه شنبه ساعت ۴ صبح بیدار شدم و حدود ۶۰ اسنک درست کردم. 
طبق روال ۹ صبح عملهایم شروع شد، اما یک بیمار اورژانس بدحال به تورم خورد که تا ۶ عصر بالای سرش بودم و در نهایت ۷ شب آمدم خانه و نتوانستم بروم جمکران...
چهارشنبه صبح ۴۰ تا از اسنک ها را آوردم اتاق عمل به اسم "اسنکهای مقاومت".
سهم هر کس واریز حداقل ۵۰ هزار تومان توسط خودش به حساب رهبری برای کمک به لبنان بود. هم خوردنش اجباری بود هم کمک اش.
اغلب کادر درمان، بویژه پرسنل بیمارستان ما، دلسوز  مظلومین هستند. از نظر من که همه شان با محبت و فداکار هستند و وقتی پای کمک درمیان باشد دریغ نمی کنند.
با این کار سعی کردم نشان بدهم که زندگی ام بعد از فتوای رهبری با قبل از آن متفاوت شده. تا به پیامبر اعظم (ص) بگویم به یاد خواهرها و برادرهایم هستم‌ و مؤمنین را هم به این کار تشویق می کنم.
سهم تو در نابودی اسرائیل چیست؟
  • گروه خبری :
  • کد خبر : 62371

تصاویر